اسیر قفس...
14 فروردین 1395 توسط چفیه به دست
چون ما اسیر نفس و هوا و هوس شدیم
محروم از زیارت آن دادرس شدیم
در یک دل دو محضر نمیگنجد چه شد که ما
دم می زنیم از گل و هم بزم خس شدیم
گر قایلیم غیر ولی هیچ کاره است
دیگر چرا به غیر ولی ملتمس شدیم؟؟
دام فریب هرطرفی گسترانده دهر
آخر به دست خویش اسیر قفس شدیم
صدها هزار قافله هر لحظه می گذرد
بیدار پس چرا نه ز بانگ جرس شدیم؟؟